آدرینا احمدیآدرینا احمدی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

آدرینا عشق مامان آرزو و بابا مازیار

پایان سال 95

دخترکم سلام زمستون تموم شد و یکسال بزرگتر شدی خدا رو شکر زمستون رو با مریضی کمتری گذروندی. مدرسه یک هفتست تعطیله و باز به دیر بیدار شدن و دیر خوابیدن عادت کردی. با آرسام حسابی نمیسازین.کتک کاری میکنید.جدیدا تو هم اونو میزنی..مدام تو خونه صدای دعوا یا خنده میاد.وقتی با هم خوبین و میخندین چه کیفی میکنم من. فردا سالار میاد با عمه ناهید.برای تحوویل سال میریم خونه بوبو اینا.صبح میریم هفت سین مومو رو بچینیم. عمه شادی و عمه آزاده اومدن.عکع سولماز بعد تحویل سال میاد.بزودی میری با ماهان بازی کنی. از خدا میخوام عشقم ،امسال رو با خوشی شروغ کنیم.همه سالم و خندون با خوشی زندگی کنیم. عاشقتم و تنها مونس منی.سالم بمون و س...
30 اسفند 1395

روزت مبارک مادر

سلام به مامان گلم و دختر گلم امسال دوتا روز مادر داشتیم.امروز روز مادر بود یدنه ایی که تکرار نمیشه.بی همتا و تنها مونس دختر مادرم از خدا ممنونم تو رو دارم و از خود خدا میخوام تو رو برام همیشه نگه داره.بی تو هیچم پس همیشه باش عزیزترینم. فردا سال عوض میشه 96 داره میاد .و از خدا برات تن سالم و لب خندون میخوام مامانم. عاشقتم و بابت همه چیز ازت ممنونم. روز مادر بود آدرینای من یه کاغذ درست کرد و میخواست از پولاش بمن کادو بده خلاصه 10 تومن از بابا گرفت و کادو داد به من. دخترم با تو من مادرم و 6سال حس از تو بمن رسیده.تو اومدی تا مادر شدم.پس همیشه بمون تا مادر بمونم. دوستت دارم یدونه خونه ...
29 اسفند 1395
1